موسیقی افتتاحیه ماموریت فضایی "پلانک" در 14 می 2009 و همراه با موشک آریان 5 از پایگاه گوایانا در فرانسه و به رهبری "آژانس فضایی اروپا" (اسا) نواخته شد.
حتی اگر در هفته های گذشته کارشناسان و دانشمندان اسا اعلام کرده باشند که "دستگاه بسامد بالا" (HFI)، یکی از دو ابزار اصلی این رصدخانه فضایی خاموش شده است این دستگاه توانست در طول ماموریت خود از کل پرتوهای پس زمینه کیهانی بیگ بنگ نقشه برداری کند و بر سراسر آسمان زمانی که جهان تنها 380 هزار سال داشت روشنایی افکند.
با به اتمام رسیدن مایع خنک کننده این دستگاه، حسگرهای HFI پلانک دیگر قادر نیستند با تمام قوا به توان خود ادامه دهند و نور بسیار ضعیف تابیده از انعکاس آغاز جهان را نشان دهند، اما حجم بالای اطلاعات شگفت انگیزی که این کاوشگر تاکنون موفق به جمع آوری آن شده است کار را برای فیزیکدان نجوم و ستاره شناسان به قدر کفایت هموار خواهد کرد.
بسیاری از نتایجی که "پلانک" تاکنون جمع آوری کرده است در روزهای 13 تا 17 فوریه 2012 در کنفرانس بین المللی علم در شهر بلونیای ایتالیا اعلام خواهند شد و جزئیات بی سابقه ای از میکروامواج آسمانی تابیده از بیگ بنگ را نشان خواهند داد.
رصدخانه فضایی پلانک چه دید؟
این تلسکوپ هرچند نتوانست یوفوها و بیگانگان فرازمینی را مشاهده کند اما توانست جهانی از شگفتی ها و احتمالات تقریباً نامحدودی را رصد کند. به طوریکه، تاکنون دهها مقاله علمی در نشریه معتبر Astronomy & Astrophysics منتشر شده اند تا غنای این پروژه را به تصویر بکشند.
کمتر از نیم میلیون سال پس از خلقت جهان در بیگ بنگ که در 13.7 میلیارد سال قبل رخ داد، کره گداخته آتشین نخستین شروع به سرد شدن کرد و به دمای 4 هزار درجه سلسیوس رسید و به این ترتیب، آسمان که تا آن زمان تیره بود شفاف شد و نور ستارگان، جهان را روشن کرد.
به تدریج که جهان گسترش یافت این نور قدیمی به حدی ضعیف شد که تنها می توانست در بسامدهای میکروامواج ساطع شود. طول موجی که امروز به کمک "پلانک" می توان آن را رصد کرد.
این نور به ما ردپاهای دقیقی از "خلقت جهان" عرضه می کند. با مطالعه این آثار برجای مانده، دانشمندان می توانند "بیگ بنگ" و جهان نخستین را با مشاهده و بررسی ستارگان و کهکشانهای ابتدایی بهتر درک کنند.
پلانک تاکنون توانسته است 5 مرتبه گنبد آسمان را کاوش کند درحالی که تئوریهای اولیه امکان 2 بار کاوش را پیش بینی کرده بودند.
نقشه جهان از اولیه نور جهان- این نقشه در اکتبر 2009 منتشر شد
چه دستگاههایی پلانک را یاری کردند؟
پلانک این کاوش عظیم را با دو "چشم" خود انجام داد. دو نوع دستگاه در این ماهواره وجود دارند که از فناوریهای بسیار متفاوتی استفاده می کنند. یکی از این دو، دستگاه بسامد کم (LFI) نام دارد که برپایه تقویت کننده (Amplifier) صدای کم استوار شده است. این تقویت کننده ها "ترانزیستور متعادل کننده الکترون بالا" (HEMT Amplifier) نامیده می شوند که تقویت کننده هایی هستند که سیگنال بسیار ضعیفی را که از عمق جهان دریافت می کنند تقویت کرده و آن را به سطوح قوی می رسانند. سپس این سیگنالها را یک "دیود حسگر" می تواند اندازه گیری کند. به این ترتیب این دستگاه از یک فناوری رادیویی برخوردار است که تنها ویژگی آن حساسیت بسیار زیاد است. این تقویت کننده ها برای رسیدن به حساسیتی که به آن نیاز دارند باید در دمای 20 درجه کلوین (در حدود 253 درجه سانتی گراد زیر صفر) سرد شوند تا به روشی دست یابند که امکان تثبیت بسیار زیاد این گیرنده های رادیویی برنامه ریزی شده را فراهم کند. چون ثبات و پایداری علاوه بر حساسیت بالا، دیگر ویژگی بزرگ این دستگاه است. در حقیقت بسیار مهم است که این دستگاهها ثبات و پایداری بالایی داشته باشند. این دستگاهها سیگنالهای جعلی را که می توانند با سیگنالهای بسیار ضعیف در آمیخته شوند در نظر نمی گیرند. این سیگنالهای ضعیف همانهایی هستند که می خواهیم آنها را در پس زمینه کیهان اندازه گیری کنیم. این دستگاه در بسامد بسیار پایین بین 30 تا 70 گیگاهرتز عمل می کنند.
ماهواره "پلانک" توانسته است در طول ماموریت خود چشم انداز جدیدی از "نقاشی بزرگ کیهانی" را به ما نشان دهد و رازهایی از تکامل جهانی که در آن زندگی می کنیم و از عمیق ترین فضای حومه بین ستاره ای را بر ما آشکار سازد و اطلاعاتی از بازیگران و عوامل پشت صحنه این "نمایش عظیم" را به ما ارائه کند
این درحالی است که در این ماهواره برای بسامدهای بالاتر (بین 100 تا 850 گیگاهرتز) دستگاه دیگری با عنوان "دستگاه بسامد بالا" (HFI) وجود دارد که کار آن بولومتری (اندازه گیری انرژی ساطع شده از پرتوهای الکترومغناطیس)است. بولومترها ترمومترهای بسیار حساسی هستند که به افزایش دمایی که از پرتوهای با شدت کم و زیاد برانگیخته شده اند واکنش نشان می دهند. به منظور دستیابی به این حساسیت بسیار بالا، این بولومترها به خنک شدن حتی تا دمای 271 درجه سانتی گراد زیر صفر نیاز دارند. این اولین بار است که در فضا از دستگاهی استفاده می شود که تا این حد سرد شده است. به طوری که تاکنون هرگز حتی در لابراتوارهای زمینی نیز هیچ دستگاهی به این دمای بسیار پایین نرسیده بود. این دو دستگاه یعنی LFI و HFI طرح کانونی یک تلسکوپ واحد را با یکدیگر به اشتراک می گذارند و به روشی بسیار فشرده در تلسکوپی که قطری در حدود یک متر و نیم دارد در هم ادغام می شوند. این چشمی است که تلسکوپ با آن و درحالی که هم روی خود و هم در مدار خود می چرخد آسمان را محک زده و به تدریج تمام آسمان را پوشش خواهد داد و نقشه کاملی از اعماق کیهانی را با یک حساسیت بسیار بالا ارائه کند.
تصویری که پلانک از سحابی جبار گرفت- این عکس در آوریل 2010 منتشر شد
پلانک در مجموع 30 ماه فعالیت کرد و به بیش از دو برابر اهداف اولیه دست یافت. "ژان- لو پوژه" از دانشگاه پاریس جنوبی و یکی از سرمایه گذاران اصلی چشم HFI پلانک در این خصوص گفت: "این نتایج به ما اطلاعات بهتری نسبت به پیش بینی ها می دهند."
اکنون پلانک تنها با یک چشم باقیمانده خود (LFI) قادر است تا پایان سال 2012 به کار خود ادامه دهد و با حساسیت بالایی اطلاعات جمع آوری شده را برای افزایش کیفیت اندازه گیریها واکاوی کند.
پلانک تنها میکروامواج نخستین بیگ بنگ را نمی بیند بلکه امواج تابیده از گرد و غبارهای یخ زده ای که از تمام جهان عبور می کنند را هم رصد می کند.
نتایج اولیه این کاوشگر در سال 2010 اعلام شدند و نتیجه مهم دیگری از این بررسیهای اولیه در ژانویه 2011 به چاپ رسیدند که حاصل اندازه گیریهای دقیقی در طیف مادون قرمز از آسمان نخستین بودند.
این رصدهای پلانک نشان داد که چگونه بعضی از کهکشانهای اولیه، ستارگان را در ریتمهای تشنجی تولید می کردند که هزار برابر بیشتر از ریتم ستاره سازی است که امروز در کهکشان راه شیری رخ می دهد.
بسیاری از تحقیقات پلانک که در ارتباط با بیگ بنگ و جهان نوزاد هستند هنوز به مطالعات بیشتری نیاز دارند. نتایج این بررسیها که در اوایل سال 2013 منتشر خواهند شد مربوط به 15.5 ماه اول ماموریت پلانک است.
سپس در نخستین ماههای سال 2014 گزارش نهایی از تمام یافته های این رصدخانه فضایی تا پایان دوره ماموریت آن اعلام خواهد شد.
پلانک چگونه متولد شد؟
این ماهواره حاصل یک همکاری بزرگ اروپایی با حضور 15 کشور شرکت کننده به همراه بسیاری از صنایع و دانشمندان است. اولین تیمهایی که در همکاری این پروژه شرکت کردند از ایتالیا و فرانسه بودند که این پروژه را در سال 1992 در حدود 17 سال پیش آغاز کردند. ایتالیا توجه خود را به ساخت یک دستگاه برپایه گیرنده های رادیویی معطوف کرد درحالی که فرانسویها استفاده از بولومترها (دستگاه اندازه گیری انرژی حاصل از پرتوهای الکترومغناطیس) را پیشنهاد کردند و "اسا" هر دو پیشنهاد را پذیرفت و به این ترتیب "پلانک" متولد شد. این دستگاهها برای مطالعه امواج میکرو پس زمینه مفید هستند و در بسامدهای بالاتر از 100 گیگاهرتز برای سرد کردن بسیار زیاد دما از این بولومترها و ترمومترها استفاده می شود. بولومتر و گیرنده رادیویی، اولین دو دستگاه بزرگ این پروژه بودند. بعدها از این دو کشور خواسته شد که در دو کنسرسیوم بزرگ بین المللی شرکت کنند که یکی به سرپرستی ایتالیا و دیگری به سرپرستی فرانسه بود. اما در این کنسرسیومها تقریبا تمام کشورهای اروپایی و حتی آمریکا و کانادا نیز تحت عنوان "پروژه اسا" حضور یافتند و به این ترتیب این پروژه به ماموریت ترکیب این دو فناوری مختلف در یک ماهواره یکسان تبدیل شد.
مجمع جهانی زمان سنجی اختفای نجومی با همکاری سازمان فضایی کارگاه ملی متغیرهای گرفتی را برگزار می کند که در طی آن پدیده نجومی گذر سیاره زهره از مقابل خورشید بررسی می شود.
به گزارش خبرنگار مهر، ستاره های متغیر، ستاره هایی هستند که نور آنها تغییر می کند. دوره تغییرات این ستاره ها، بسته به نوع آنها از کسری از ثانیه تا چندین سال متغیر است. تاکنون بیش از 100 هزار ستاره متغیر شناخته و فهرست شده است و بیشتر از هزاران مورد مشکوک به متغیر بودن هستند.
سید رضا منجمی دبیر اجرایی کارگاه ملی متغیرها در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: ستاره های متغیر دسته ای از ستاره هایی است که با عبور از روبروی هم نور آنها کم و یا زیاد دیده می شوند.
وی با اشاره به ستاره های متغیر گرفتی توضیح داد: زمانی که دو جسم ستاره ای از روبروی یکدیگر عبور می کنند، نور آنها کم می شوند که به آن ستاره های متغیر گرفتی می گویند.
منجمی با اشاره به برگزاری کارگاه ملی "متغیرهای گرفتی"، خاطر نشان کرد: این کارگاه از سوی مجمع جهانی زمان سنجی اختفای نجومی (IOTA/ME) و با همکاری سازمان فضایی، انجمن نجوم آوا استار، مرکز آموزش نجوم ادیب اصفهان و شرکت نادکو برگزار می شود.
وی تاکید کرد: در این کارگاه 3 روزه سخنرانی هایی در زمینه ستاره های متغیر، دوتایی ها و انواع و اهمیت آنها، متغیرهای گرفتی و انواع آنها از نظر منحنی های نوری و مورفولوژی، مشخصه های فیزیکی متغیرهای گرفتی، عکسبرداری از ستاره های متغیر گرفتی، سهم دانشمندان معاصر در تحقیقات متغیرهای گرفتی و نورسنجی و ابزارهای نورسنجی ارائه می شود.
بررسی پدیده نجومی گذر زهره
وی با اشاره به پدیده گذر زهره در سال 91 از مقابل خورشید، خاطر نشان کرد: پدیده نجومی گذر سیاره زهره از مقابل خورشید به عنوان مهمترین پدیده های نجومی سال 2012 است و گذر بعدی این سیاره از مقابل خورشید 122 سال رخ خواهد داد.
منجمی با تاکید بر اینکه یکی از موارد بحث و بررسی در این کارگاه گذر زهره از مقابل خورشید است، یادآور شد: گذر سیاره زهره از مقابل خورشید از مسایل مطرح در این کارگاه است.
جزئیات برگزاری کارگاه
دبیر اجرایی کارگاه ملی متغیرهای گرفتی به جزئیات برگزاری این کارگاه اشاره کرد و ادامه داد: این کارگاه آموزشی از روز 17 تا 19 اسفند ماه برگزار در اصفهان خواهد شد.
وی اضافه کرد: در پایان برگزاری کارگاه به کلیه شرکت کنندگان گواهی حضور در کارگاه ارائه خواهد شد و پس از انجام مراحل عملی در مدت تعیین شده و تایید مراکز بین المللی گواهینامه بین المللی IOTA/ME در سطح B یا A اعطا خواهد شد.
فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی از ارتفاع 400 کیلومتری، مناظر بدیعی از سیاره مادری خود مشاهده میکنند. این فیلم بر اساس تصاویر تهیهشده در اوایل ژانویه 2012 از خلیج فارس و دریای عمان آماده شده است.
در این تصویر که نمای شبانگاهی را نشان میدهد، روشنایی شهرها و راههای ارتباطی سواحل شمال و جنوب خلیج فارس و دریای عمان دیده میشود. هاله روشن جو مربوط به هواتاب است، تابش مولکولهای جو که پس از گرم شدن در طول روز، انرژی خود را در طول شب گسیل میکنند.
در این فیلم، ایستگاه فضایی از شرق به غرب در حرکت است و شما میتوانید مناطق جنوبی ایران را در سمت چپ تصویر و شبهجزیره عربستان و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را در سمت راست تصویر مشاهده کنید. فیلم با پرواز بر فراز کویت آغاز میشود و روشناییهای برخی شهرها به دلیل وجود لایههای ابر به صورت محو دیده میشود.
گروهی از زمین شناسان آمریکایی با ارائه مدل جدیدی نشان دادند که ظرف 50 تا 200 میلیون سال آینده سه قاره آسیا، آمریکا و اروپا در هم ادغام خواهند شد و ابَرقاره ای به نام "آماسیا" را به وجود خواهند آورد.
به گزارش خبرگزاری مهر، این ایده که بیان می دارد قاره های فعلی ثمره از هم گسیختگی یک ابَرقاره قدیمی به نام "پانگئا" هستند یک قرن قبل توسط "آلفرد وگنر" ارائه شد.
آلفرد وگنر (1930- 1880) زمین شناس، هواشناس و مکتشف آلمانی در 6 ژانویه 1912 فرمول نظریه اشتقاق قاره ها را مطرح کرد که از آن، تئوری تکتونیک صفحه ای مشتق می شود.
کشف "وگنر" در سال 1912 برپایه مشاهداتی به دست آمد که درباره لبه های قاره های آمریکای جنوبی و آفریقا انجام شد و از تحقیقاتی که روی فسیلها و سنگها جمع آوری شده بود حمایت کرد. اما این نظریه تا نیمه دهه 60 نتوانست به تئوری غالب در زمین شناسی تبدیل شود تا اینکه در 1967 مورگان، مک کنزی و پارکر، نظریه تکتونیک صفحه ای را پردازش کردند.
این نظریه بازنویسی فرضیه ای بود که دو سال قبل از آن توسط "توزو ویلسون" ارائه شده بود. برپایه فرضیه، لیتوسفر که به پلاکها تقسیم می شود شناور است و روی قسمت نیمه گداخته جبه حرکت می کند.
بازسازی ابرقاره های روئینیا در 800 میلیون سال قبل و پانگئا در 200 میلیون سال قبل
این فرضیه بیان می کند که 7 صفحه بزرگ، 12 صفحه کوچک و دهها میکروصفحه در لیتوسفر وجود دارند. این صفحات می توانند هم از نوع قاره ای و هم از نوع اقیانوسی باشند.
حرکت آنها منجر به زمین لرزه، تشکیل رشته کوههای آتشفشانی (آند)، باز و بسته شدن اقیانوسها و ساخت رشته کوههایی چون آلپ و هیمالایا می شود.
این حرکات را گرمای ناشی از داخل زمین هدایت می کند که به شکل حبابهای سنگی مایع از درون سیاره بالا می آید. اما علاوه بر بازسازیهای گذشته، دانشمندان در خصوص اینکه در میلیونها سال آینده قاره ها به چه شکلی در خواهند آمد نیز تحقیقاتی را انجام داده اند و در این راه، فرضیه های مختلفی را ارائه کرده اند. این فرضیه ها تشکیل یک ابَرقاره جدید را پیش بینی می کنند و حتی این قاره یکپارچه را با عنوان "آماسیا" نامگذاری کرده اند.
درحقیقت، در تمام مدلهایی که تاکنون توسعه یافته اند پیش بینی می شود که این ابَرقاره نتیجه همجوشی و گداخت آمریکا با آسیا و در ادامه با آفریقا، استرالیا و حتی شاید جنوبگان خواهد بود.
تاکنون دو فرضیه بیشترین اعتبار را کسب کرده اند که برپایه فرضیه اول با عنوان "مدل درون- برگشت گرایی"، آماسیا در جایی که در گذشته "پانگئا" وجود داشته است شکل می گیرد و اقیانوس اطلس مسدود می شود.
در مدل دوم که با عنوان "مدل برون- برگشت گرایی" شناخته می شود اقیانوس آرام مسدود می شود و ابرقاره در جهت مخالف ابرقاره قدیمی شکل می گیرد.
مقایسه ابرقاره آماسیا و قاره های فعلی
اکنون به نظر می رسد که زمین شناسان دانشگاه ییل فرضیه سومی را هم ارائه کرده اند. این دانشمندان در پژوهشی که نتایج آن در مجله "نیچر" منتشر شده است مدل سومی با عنوان "مستقیم- برگشت گرایی" را نشان دادند.
برپایه این مدل جدید، آمریکا در ائتلاف با موقعیتی به نام "کمربند آتش" که در مرز میان شمال اقیانوس آرام و قاره ها قرار دارد باقی خواهد ماند و در اثر حرکت صفحات تکتونیکی به سمت شمال، دریای کارائیب و سپس اقیانوس منجمد شمالی مسدود می شود.
این محققان به منظور آزمایش این سه مدل، جغرافیای تاریخی توسعه قاره ها از پانگئا به بعد را بازسازی کردند و توانستند مراکز توده ابرقاره ها و فاصله زاویه ای برپایه اطلاعات دیرینه مغناطیس را اندازه گیری کنند.
نتایج این بررسیها حاکی از آن است که این مدل سوم می تواند از سد مشکلاتی که دو مدل قبلی در مواجهه با بازسازی تاریخ ابرقاره های قدیمی دارند عبور کند و نشان دهد که بین 50 تا 200 میلیون سال آینده دریای کارائیب ناپدید شده و آمریکا با آسیا و اروپا ادغام می شود و در اطراف قطب شمال ابرقاره آماسیا شکل می گیرد.
فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی هر 90 دقیقه یکبار به دور زمین گردش میکنند و در هر گردش، منظرهای باورنکردنی از روشناییهای شهری را در کنار شفقهای قطبی در افق خود مشاهده میکنند.
این فیلم که به تازگی توسط ناسا منتشر شده، از کنار هم قرار دادن تصاویری تهیه شده که فضانوردان در 30 ژانویه 2012 ثبت کردهاند. سفر از شمال مکزیک آغاز میشود و تا شمالغرب نیوبرانزویک ادامه مییابد. در این فیلم به ترتیب روشناییهای این شهرها قابل تشخیص است: شمالشرقی تگزاس، سنآنتونیو، هوستون، دالاس، اوکلاهاماسیتی، کانزاسسیتی، سنتلوئیس، میشیگان در حاشیه جنوبی دریاچه میشیگان و شهرهای کانادا که در افق شمالی دیده میشوند.
حلقه زیبای شفقهای قطبی سبزرنگ در افق شمالی نیز هرچند در اوج فعالیت خود نیست، اما چشمانداز جالبی در افق پدید آورده است.
|
چهلوچند سال پس از نخستین تصویر رنگی از سیاره زمین، ناسا تصویری فوقالعاده پرکیفیت را از سیاره مادریمان منتشر کرده است که به یاد آن تصویر خاطرهانگیز، مروارید آبی نام گرفته است.
پرتاب ایستگاه فضایی میر، سازه ای که در زمان خود به یک افسانه تبدیل شد و موفقیتهای روسها را در فضا بازتاب داد، امروز بیست و شش ساله شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، میر، اولین ایستگاه فضایی عصر مدرن در 19 فوریه سال 1986 میلادی به فضا پرتاب شد. میر به معنی "صلح" یا "جهان" و پس از اعلام فرمان آزادی در سال 1861 به معنی جامعه روستایی روسی که زمینهای خودش را در اختیار دارد، به فضاپیمای اتاق مانندی اختصاص داده شد که مسیر گذار میان "اسکای لب" آمریکا و ایستگاه Salyut شوروی و ایستگاه فضایی بین المللی در عصر حاضر است.
همانطور که شاتلها موجب بلوغ برنامه های فضایی آمریکا شدند، ایستگاه فضایی میر نیز عاملی برای رشد و بلوغ برنامه های فضایی شوروی سابق شد. روسها نسبت به آمریکاییها مدت زمان بیشتری را به مطالعه بر روی تاثیرات اقامت طولانی در خلاء داشتند و فضانوردان روسی معمولا در دوره های طولانی تری نسبت به همکاران آمریکایی خود در ایستگاه اقامت می کردند. به این شکل ایستگاه میر به بخشی مرکزی از برنامه های فضایی شوروی، و بعدها روسیه تبدیل شد.
برای مثال فضانورد "والری پلیاکوف" برای 437 روز و 17 ساعت و 38 دقیقه در میر سکونت مداوم داشت، یعنی از هشتم ژانویه 1994 تا 22 مارچ 1995 و توانست رکورد بالاترین میزان مقاومت برای اقامت در فضا را به نام خود ثبت کند. اقامت طولانی مدت وی در مطالعات بیوپزشکی برای اقامتهای طولانی مدت انسانها در فضا بسیار مفید بود.
بر اساس گزارش وایرد، دیگر رکوردهای فضانوردان روسی نیز در پی اقامتهایی که طی ماموریتهای مختلف در میر داشتند رکوردهای مختلفی به ثبت رساندند، یکی از آنها روی هم رفته 678 روز و 16 ساعت و 33 دقیقه و دیگری 747 روز و 14 ساعت و 12 دقیقه در فضا اقامت داشتند. همچنین فضانورد "شانون لوسید" طی دوره فضایی میر-شاتل رکورد بالاترین میزان اقامت یک فضانورد زن در فضا را با اقامتی 188 روزه به نام خود به ثبت رساند.
ایستگاه میر نیز مانند ایستگاه بین الملی در مراحل مختلفی سرهم بندی شده و تکمیل شد، در واقع این ایستگاه در هفت مرحله اصلی و طی بازدیدهای مکرر فضانوردان تکمیل شد. پس از فروپاشی شوروی در سال 1990، آمریکا نیز به این پروژه دعوت شد و از فضانوردان آمریکایی و شاتلهای ناسا برای همکاری در ایستگاه میر استفاده شد، به این شکل زیربنای اصلی همکاری های بین المللی برای ساخت ایستگاه فضایی بین المللی به وجود آمد.
تصویری از ایستگاه بین المللی میر طی ماموریت 76 شاتل در سال 1996
پس از آن شاتلهای ناسا هفت بار در ایستگاه میر کناره گرفتند و فضانوردان آمریکایی برای مدت زمانهای مختلف در این ایستگاه ساکن شدند. طی این همکاری ها آمریکا هزینه نصب اتاقکهای "اسپکترا" و "پریرودا"، دو قطعه آخر ایستگاه میر را به عهده گرفت. به واسطه این همکاری ها می توان میر را اولین ایستگاه فضایی بین المللی نامید.
برای حفظ بقای میر در مدار زمین تلاشهای بسیاری انجام شد و عده ای تلاش کردند آن را با هزینه شخصی فعال نگه دارند، برای مثال برای مدتی قرار شد تا ایستگاه میر به اولین استودیوی فیلم سازی در مدار زمین تبدیل شود، اما تمامی این تلاشها بی نتیجه ماندند و در نهایت، روسیه که بار تعهد مالی ایستگاه فضایی بین المللی را به دوش داشت، تصمیم گرفت به زندگی میر خاتمه دهد.
به این شکل مدار حرکت میر، ایستگاهی که برای پنج هزار و 511 روز یا 15 سال در مدار زمین حرکت کرده بود، به تدریج کاهش پیدا کرد و میر در 23 مارچ سال 2001 با ورود به اتمسفر زمین سوخته و بقایای آن در اقیانوس اطلس غرق شد.
میر در واقع سه برابر طول عمری که برای آن در نظر گرفته شده بود در فضا زندگی کرد و در این مدت شاهد فروپاشی شوروی بود، میزبان بسیاری از فضانوردان و بازدیدکنندگان بین المللی شد، اولین محصول گندم که از دانه به دانه در فضا رشد کرده بودند را پرورش داد، با هراسها و خطرهای زیادی، از جمله خطر برخورد های فاجعه آمیز مواجه شد.
بر اساس گزارش ناسا، این ایستگاه پس از تکمیل شدن به یکی از قدرتمند ترین و بزرگترین سازه های دست بشر در فضا تبدیل شد که در ارتفاع 402 کیلومتری از زمین با سرعتی برابر 28 هزار و 616 کیلومتر بر ساعت در مدار زمین حرکت می کرد.