فضانوردان در ایستگاه فضایی بینالمللی که در مداری بر فراز کره زمین قرار دارد، این عکس را در 22 ژانویه 2012 از شهرهای زیر پایشان گرفتهاند. آیا میتوانید حدس بزنید که آنان تصویر کدام شهرها که در تاریکی شب میدرخشند، را ثبت کردهاند؟
اگر حدس زدهاید که این صحنه اروپای غربی است، باید به شما تبریک گفت!
در بخش پایینی مرکز این عکس چراغهای بلژیک و هلند را میبینید و جزایر بریتانیا پشت صفحات خورشیدی ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) (در سمت چپ) پنهان شدهاند.
بخش دیگر ISS که در این تصویر (در وسط) میبینید، کانادارم 2(Candarm2)، یک بازوی مکانیکی با کنترل از راه دور است.
مجله نشنال جغرافی تصاویری را از منظومه خورشیدی منتشر کرد که از مونتاژ و کنار هم قرار دادن عکسهایی حاصل شده اند که کاوشگرهای ناسا تهیه کرده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، کاوشگرهایی که در مدار سیارات مختلف منظومه خورشیدی قرار دارند تاکنون توانسته اند تصاویری تماشایی از سیارات محل ماموریت خود تهیه کنند. به ویژه کاوشگر وویاجر که اکنون به مرزهای منظومه خورشیدی رسیده است با عبور از کنار تمام سیارات توانسته از اجرامی که در اطراف خورشید می گردند عکسبرداری کند.
اکنون مجله نشنال جغرافی تصاویری را منتشر کرده است که با ترکیب این عکسها نمایی تماشایی از منظومه خورشیدی را ارائه می کنند.
منظومه خورشیدی مونتاژ شده
این مونتاژ تصاویر فضاپیمای وویاجر، 8 سیاره به اضافه چهار قمر مشتری و سحابی گل کاغذی (Rosette Nebula) را نشان می دهد که از افق قمر زمین دیده می شوند. علاوه بر سیارات و قمرهایی که در این عکس مونتاژ شده دیده می شوند، منظومه خورشیدی ما از یک ستاره، سیارکها، ستارگان دنباله دار و خرده سیاراتی چون پلوتون تشکیل شده است.
سیاره مریخ
هرچند مریخ یکی از نزدیکترین همسایگان زمین است باوجود این، هنوز 69 میلیون کیلومتر از ما فاصله دارد. این نشان می دهد که منظومه خورشیدی تا چه حد وسیع است. این دانشمندان در سالهای اخیر درباره اسرار آب و هوای مریخ و شواهدی از حضور آب در سیاره سرخ مطالعه کرده اند.
شفق در زحل
درحالی که دوره زندگی شفقهای قطبی زمینی کوتاه است شفقهای زحل می توانند روزها باقی بمانند. دانشمندان با ترکیب تصاویری که تلسکوپ هابل به مدت چند روز از این سیاره گرفته است به این عکس رسیدند.
قمرهای پلوتون
زمانی پلوتون به عنوان یک سیاره واقعی شناخته می شد اما اکنون در گروه بیش از 40 خرده سیاره ای که در منظومه ما وجود دارند طبقه بندی می شود. این خرده سیاره یا سیاره کوتوله دارای سه قمر شناخته شده است که عبارتند از "شارون"، "نیکس" و "هیدرا".
پلوتون عضو گروهی از اجرامی است که در منطقه ای واقع در پشت سیاره نپتون به نام "کمربند کویپر" قرار دارند.
سیاره مشتری
این سیاره به نام پادشاه رب النوع های رومیان باستان، "ژوپیتر" نامگذاری شده است. مشتری، یک سیاره غول پیکر گازی در منظومه خورشیدی است.
سیارت به صف
این عکس از مونتاژ تصاویری به دست آمده که فضاپیماهای مختلف ناسا در ماموریتهای خود تهیه کرده اند و ترتیب سیارات را در منظومه خورشیدی نشان می دهد. به طوریکه، عطارد که نزدیکترین سیاره به خورشید است جلوتر از همه قرار گرفته است و پس از آن، زهره دیده می شود. در ادامه، زحل، مشتری، مریخ، زمین به همراه قمرش (ماه)، اورانوس و نپتون پشت سر زهره قرار دارند.
تصویری بسیار زیبا از سپیده قطبی (شفق قطبی) که در روز 22 ژانویه (2 بهمن) در جنوب غربی ایسلند ثبت شده است.
شفق قطبی که در عرضهای جغرافیایی بسیار بالا و یا بسیار پایین دیده میشود، هنگامی به وجود میآید که ذرات باردار خورشیدی به اتمهای لایههای بالایی جو برخورد میکنند.
عکاس این عکس میگوید: «نمایش شفق قطبی 22 ژانویه، بزرگترین شفقی بود که من در سالهای اخیر و شاید در 20 سال اخیر دیدهام. عکسها به هیچ عنوان نمیتواند زیبایی این پدیده را به تصویر بکشند؛ در آن زمان زیبایی و پویایی آسمان مانند آن بود که این نورهای خیرهکننده در میان آسمان میرقصند.»
یک خلبان آمریکایی در حال پرواز از آسمان گریلند توانست تصویری تماشایی از مقارنه دو سیاره و ماه بر فراز یک شفق قطبی تهیه کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، 28 ژانویه، برایان وایتاکر، خلبان آمریکایی در حال پرواز در ارتفاع 34 هزار پایی در سطح گریلند متوجه مقارنه میان ماه، مشتری و زهره (ونوس) شد که با پوششی لرزان از شفقهای قطبی احاطه شده بودند.
براساس گزارش Space Weather ، وی در این خصوص اظهار داشت: "نور سبز شفق قطبی با چشم اندازی از مقارنه میان مشتری، ماه و زهره منظره ای واقعاً دلنشین بود."
نیروی دریای انگلیس از نسل جدید موشک با سرعتی سه برابر سرعت صوت رونمایی کرد.
به گزارش سرویس فناورری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دریاسالار مارک استانهوپ، فرمانده نیروی دریایی انگلیس جزئیات سیستم دفاع هوایی جدید این کشور را اعلام کرد.
پروژه طراحی و ساخت موشک Sea Ceptor پس از پنج سال کار و با بودجه 483 میلیون پوندی به ثمر رسید. از این موشک در ناوچه جنگی مدل 23 نیروی دریایی انگلیس استفاده می شود.
موشک Sea Ceptor قابلیت پوشش منطقه ای به وسعت 500 مایل مربع در خشکی و دریا را دارد و سرعت آن سه برابر سرعت صوت اعلام شده است.
این موشک برای ناوچه مدل 23 طراحی شده است، اما به گفته مسوولان وزارت دفاع قابلیت تطبیق و نصب روی دیگر ناوهای جنگی را دارد.
مقامات انگلیسی دستاورد جدید در طراحی موشک Sea Ceptor را یک اقدام دفاعی و تجهیز نیروی دریایی برای مقابله با تهیدات موشکی عنوان کرده اند.
ایستگاه فضایی بین المللی برای فرار از پسماند فضایی ماهواره چین با روشن کردن موتورهای راکتی، مانور جا به جایی انجام داد.
به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز کنترل مأموریت های ناسا در هوستون با شناسایی این پسماند فضایی به شکل یک جعبه پیتزا در 15 مایلی ایستگاه فضایی، دستور مانور جابه جایی را صادر کرد.
مسوولان ناسا اعلام کردند: موتورهای راکتی (تراسترها) ماژول سرویس Zvezda ایستگاه فضایی بین المللی در ساعت 23:50 (به وقت گرینویچ) روز شنبه به مدت یک دقیقه روشن شده و ایستگاه در ارتفاع 251 مایلی بالای زمین قرار گرفت.
مانور جابه جایی ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) برای جلوگیری از برخورد با پسماندهای ماهواره چینی "فنگیون 1C" صورت گرفت. در این مانور ایستگاه در ارتفاع و مسیر درست قرار گرفت تا از تصادم احتمالی دوباره با پسماندهای ماهواره چین پیشگیری شود.
اوایل این ماه نیز موتورهای راکتی ایستگاه فضایی برای عدم برخورد با پسماندهای یک ماهواره روشن شدند.
ماهواره فنگیون 1C حدود پنج سال قبل توسط چین در فضا نابود شد، اما بیش از سه هزار قطعه گلوله انفجاری این زباله فضایی در مدار پایین زمین قرار دارد. طی چند سال اخیر ایستگاه فضایی هفت بار مجبور به روشن کردن موتورهای راکتی برای پیشگیری از برخورد با پسماندهای ماهواره چین شده است.
در صورت عدم تشخیص به موقع پسماند فضایی و فرصت کم برای روشن کردن موتورها، فضانوردان به فضاپیمای سایوز منتقل می شوند تا از ایستگاه فضایی فاصله بگیرند و پس از عبور پسماند فضایی دوباره به ایستگاه بازگردند.
دو کپسول سایوز به ایستگاه فضایی متصل هستند که هر کدام قابلیت انتقال سه فضانورد را دارند.
مسوولان ناسا از وجود شش هزار تن زباله فضایی شامل ماهواره های تخریب شده و قطعات موشک در مدار زمین خبر می دهند.
ستاره شناسان بین المللی توانستند میدانهای مغناطیسی کهکشانهای اولیه حاضر در جهان نوزاد را در آزمایشگاه شبیه سازی کنند.
گروهی از دانشمندان بین المللی به سرپرستی "جان لوکا گرگوری" از دانشگاه آکسفورد که نتایج یافته های خود را در مجله "نیچر" منتشر کرده اند شبیه سازی میدانهای مغناطیسی کهکشانهای نخستین در جهان نوزاد را با استفاده از دسته پرتوهای لیزری بسیار شدیدی شبیه سازی کردند.
نتایج این شبیه سازیها حاکی از آن است که همانطور که بعضی از تئوریها پیشنهاد می کنند میدانهای مغناطیسی اولیه کیهانی به صورت خود به خودی به وجود آمده اند.
پالسهای لیزر به دانشمندان اجازه داد شرایطی مشابه آنچه که در جهان بسیار جوان رخ داده است را به وجود آورند.
این آزمایش نشان داد که معتبرترین نظریه ای که درحال حاضر وجود دارد احتمالاً صحیح است. برپایه این نظریه، یک میدان مغناطیسی می تواند از حرکت ذرات باردار انرژی برای مثال، پلاسمایی که در فضا فراوان است به صورت خود به خودی سرچشمه گیرد.
"جان لوکا گرگوری" در این خصوص توضیح داد: "در یک پلاسما تعداد برابری از ذرات مثبت (پروتونها) و ذرات منفی (الکترونها) وجود دارد. اما الکترونها بسیار سبکتر از پروتونها هستند بنابراین با سرعت سریعتری حرکت می کنند.
این مسئله، در کنار حرکات گردابی اجازه ساخت جریانهای مدور و بنابراین میدانهای مغناطیسی را می دهند."
این دانشمند افزود: "در این آزمایش ما امواج ضربه ای کیهانی را که حرکات گردابی را می سازند بازسازی کردیم و نشان دادیم که چگونه میدانهای مغناطیسی ساخته می شوند."
این تصویر که ویکتور بازول برای نشنالجئوگرافیک گرفته، بلورهای شکر (سیکروز) را وقتی در آب حل شدهاند، با بزرگنمایی زیاد نمایش میدهد که شبیه به شیشهای رنگآمیزیشده به نظر میرسد.
منشور نیکول Nicol prism
مفاهیم پایه
کلسیت (CaCO3) نوعی کریستال دوشکستی است که در سال1669«اراسموس بارتولین» پدیده دو شکستی آن را کشف کرد. زمانی که این کریستال روی نوشتهای قرار میگیرد، از آن دو تصویر حاصل میکند. برای یک پرتو نور که بطور عمود به سطح کریستال میرسد، در داخل کریستال دو پرتو خواهیم داشت.
یکی از این پرتوها را پرتو عادی میگویند که تابع قانون اسنل است و سرعت و ضریب شکست ثابتی دارد. پرتو دوم ، از قانون اسنل تبعیت نمیکند و آنرا پرتو غیر عادی میگویند. این پرتو در امتدادهای مختلف داخل بلور ، سرعتهای متفاوت و به تبع آن ضریب شکستهای مختلف خواهد داشت.
در سال 1678«هویگنس» کشف کرد که پرتوهای عادی و غیرعادی ، نور قطبیده هستند. پس وقتی پرتوی ، روی کریستال دوشکستی فرود میآید، به دو پرتو که در دو راستای متفاوت انتشار مییابند، تقسیم میشود. و در هنگام خروج از کریستال دو باریکه پلاریزه خطی بدست میآید و این باعث میشود که دو تصویر از یک شیئ واحد دیده شود. اگر کریستال را روی جسم بچرخانیم، یکی از این تصویرها ثابت میماند و تصویر دیگر حول آن میچرخد و در لحظه خاصی این دو تصویر روی هم منطبق میشوند.
تصویر ثابت ، همان تصویری است که از پرتوهای عادی بدست میآید. تصویر چرخان هم ، تصویر حاصل از پرتوهای غیر عادی میباشد. جایی که دو تصویر به یک تصویر واحد تبدیل میشوند، محل محور نوری کریستال است. در روی محور نوری ، تمام خصوصیات پرتوهای عادی و غیرعادی یکسان است.
دو نوع کریستال دوشکستی داریم: کریستال دوشکستی مثبت و کریستال دوشکستی منفی. اگر سرعت پرتو عادی بیشتر از پرتو غیر عادی باشد، کریستال را مثبت گویند. به عبارت دیگر ، در کریستال مثبت ، ضریب شکست پرتو عادی کمتر از ضریب شکست پرتو غیر عادی میباشد.
اگر سرعت پرتو غیرعادی ، بیشتر از پرتو عادی باشد، کریستال را منفی گویند. یعنی در کریستال منفی ، ضریب شکست پرتو غیر عادی کمتر از ضریب شکست پرتو عادی است. کلسیت از نوع منفی کریستال میباشد که به عنوان مثال برای نور زرد ، ضریب شکست پرتو عادی کلسیت 1.69 و ضریب شکست پرتو غیرعادی آن 1.48 میباشد (1.48<1.69).
اگر جلوی عبور یکی از این پرتوها را بگیریم، یا آن را به نحوی منحرف کنیم، پرتو دیگر ، پرتو قطبیدهای با درجه قطبش بالا خواهد بود. منشور نیکول اولین کریستال دو شکستی قطبندهای است که برای این منظور ساخته شده است.
منشور نیکول
در سال 1828«ویلیام نیکول» منشوری ساخت که به نام منشور نیکول معروف شد. او قطعهای از کریستال کلسیت طبیعی را انتخاب کرد که به شکل متوازی السطوحی با زاویه حاده 71 درجه بود ( ساختار هندسی توده کلسیت بصورت متوازی السطوح است).
نیکول برشهایی را در طرفین کریستال ایجاد کرد، تا جایی که زاویه 71 درجه به 68 درجه کاهش یافت، سپس کریستال را در امتداد قطر کوچک آن به دو قسمت تقسیم کرد و با چسبی بنام صمغ کانادا (Canada Balsam) این دو قطعه را به هم وصل کرد ( صمغ کانادا چسبی شفاف برای نور مرئی است، که ضریب شکست آن برای نور زرد 1.55 میباشد). بدین ترتیب ، کلسیت به منشور بیرنگی بنام منشور نیکول تبدیل میشود.
نحوه عملکرد منشور نیکول
میدانیم که نور طبیعی در تمام جهات قطبش دارد، (میدان الکتریکی آن در تمام جهات مولفه دارد) اگر این نور تحت زاویهای نسبت به محور نوری به منشور نیکول بتابد، در اولین سطح جدایی (بین هوا و لبه منشور) پدیده دو شکستی ، آن را به مولفههای قطبیده موازی و عمود بر محور نوری تجزیه میکند.
بنابراین در دومین سطح جدایی (بین لبه بریده شده منشور و صمغ کانادا) دو پرتو دارای زاویه تابش متفاوتی خواهند بود. با توجه به اینکه ضریب شکست کلسیت برای پرتو غیر عادی و ضریب شکست صمغ کانادا تقریبا باهم برابرند، لذا پرتو غیر عادی با کمی بازتابش وارد نیمه دوم کریستال میشود و در نهایت از طرف دیگر بلور در امتداد موازی با پرتو فرودی و با کمی جابجایی خارج میشود.
ولی در مورد پرتو عادی ، چون ضریب شکست کلسیت بیشتر از ضریب شکست صمغ کانادا است، یعنی نور از محیط غلیظ وارد محیط رقیق میشود، پس احتمال بازتابش داخلی کلی وجود دارد. بدین ترتیب ، پرتو عادی پس از بازتابش کلی ، به طرف قاعده منشور منحرف میشود.
حال اگر مجموعهای از پرتوها را به منشور نیکول بتابانیم، پرتوهای غیرعادی از وجه مقابل و پرتوهای عادی از قاعده خارج میشوند. در اغلب موارد ، روی قاعده موادی قرار میدهند تا پرتو بازتاب یافته را جذب کند و فقط از پرتوهای قطبیده عبوری استفاده میکنند. ولی در بعضی از دستگاههای نوری ، پرتوهای بازتابیده نیز که دارای درجه قطبش بالایی هستند، در قسمت دیگری از سیستم مورد استفاده قرار میگیرند.
در منشورهای پیشرفته بجای صمغ کانادا ، لایه نازکی از مواد خاصی را قرار میدهند. امروزه معروفترین این منشورها ، منشور گالن تیلور میباشد که بهترین قطبش دهنده نور است و میتوان گفت نور عبوری تماما قطبیده است. منشور نیکول اغلب به عنوان یک آنالیزور استفاده میشود، فقط در ساخاریمتر (Saccharimeter) به عنوان پلاریزور مورد استفاده قرار میگیرد.
![]() |
|
|
رویای سفر به ماه و فراتر از آن? از نخستین روزهای آغازین عصر فضا ذهنهای بسیاری را به خود مشغول کرده بود. مخصوصا اینکه در آن اوضاع نفسگیر مسابقه فضایی? هر کس که زودتر میتوانست شهروند کشورش را بر خاک جرم فضایی دیگری پیاده کند? رقابت را برده بود. ملاقات دو سفینه در فضا و اتصال اتوماتیک آنها در آن دوران یکی از ملزومات انجام چنین سفر پر مخاطرهای محسوب میشد. این داستان به نخستین تلاش موفق بشر برای نیل به این مقصود اشاره دارد.
تنها دو روز پس از آغاز سال نوی میلادی 1969 (1347 خورشیدی)، در هوای بشدت برفی و توفانی و در شرایط امنیتی فوقالعاده، یک هواپیمای ویژه در فاصلهای دور از دید ماموران فرودگاه چکالفسکی، جایی در حومه مسکو، آماده پرواز بود. اتوبوسی سرنشینان معدود این هواپیما را تا جلوی پلههای آن رساند. برف همراه با باد و بوران اجازه نمیداد افرادی که حتی چند متر با هواپیما فاصله داشتند، ببینند چه کسانی به آن سوار میشوند.
دقایقی بعد، هواپیما موتورش را روشن کرد و با اجازه برج کنترل پرواز در لابلای برف در حال باریدن، راه خود را گشود و اوج گرفت تا از لایه ضخیم ابری که آسمان مسکو را پوشانده بود خارج شود. سرنشینان مرموز این هواپیما سه کیهاننورد نظامی و یک فضانورد مهندس طراح سامانههای فضایی و تعدادی از کارشناسان و مربیان آنها بودند که میرفتند تا نقطه عطف مهم دیگری از تاریخ کیهاننوردی دنیا را به نام اتحاد جماهیر شوروی سابق ثبت نمایند.
ولادیمیر شاتالف، نخستین کیهاننوردی بود که سوار بر این هواپیما راهی مقصدی اسرارآمیز بود. او آذر 1306 خورشیدی در پتروپاولوسک در شمال قزاقستان به دنیا آمده بود. هنگامی که دبیرستان را تمام کرد، به دانشکده نیروی هوایی رفت و پس از دریافت درجه مهندسی در نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی سابق به فعالیت پرداخت، اما بخت و اقبالش بلند بود که بعد از 17 سال خلبانی سرانجام به عنوان کیهاننورد انتخاب و مشغول تمرینات مخصوص این کار شد.
دومین کیهاننورد باریس وولینف، 7 سالی جوانتر از همقطارش ولادیمیر بود و در ایرکوتسک به دنیا آمده بود. او نیز پس از پایان تحصیلات به نیروی هوایی شوروی پیوست و جزو اولین فرد از گروه کیهاننوردان انتخاب شده بود که به همراه گاگارین، تمرینات فضانوردی خود را آغاز کرده بود.
آلکسی یلیسیف، سومین مسافر کیهاننورد این هواپیما از همه جوانتر بود. در ژیزدر به دنیا آمده بود. او برخلاف دو همکارش پس از اتمام دبیرستان به انستیتوی فناوری مسکو وارد شد. یلیسیف سپس در موسسه انرگیا به عنوان مهندس طراح ناوهای کیهانی به کار پرداخت، ولی سرانجام به جرگه فضانوردان پیوست.
آخرین کیهاننورد، یوگنی خرونف از استان تولا در روسیه آمده بود. خرونف پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، وارد آموزشگاه فنی نیروی هوایی شوروی شده بود و سالها در آنجا خدمت کرده بود. سال 1339 جزو اولین نفرات گروه کیهاننوردان انتخاب شد و ضمن تمرینات فضایی به تحصیل در آکادمی هوایی ژوکوفسکی پرداخت.
اینک این گروه به بایکونور میرفتند تا برنامه پرهیجان اما خطرناکی را آغاز کنند. کاری که قرار بود دو سال پیش انجام گیرد، اما بروز نقص فنی در سایوز 1 اجازه آن را نداد و با سقوط سایوز 1 و کشته شدن کامارف به شکل فاجعه باری خاتمه یافت.
ساعاتی پس از بلند شدن این هواپیما، هواپیمای بعدی راهی قزاقستان شد که در آن گروه دوم شامل اعضای علیالبدل پرواز حضور داشتند. برای جلوگیری از تعویق ماموریت فضایی، گروههای اصلی و علیالبدل، جداگانه و با هواپیمای مختلف پرواز میکردند تا در صورت بروز حادثه احتمالی برای هر یک از هواپیماها، افراد بعدی بتوانند به موقع پرواز فضایی خود را انجام دهند.پس از سفر هوایی طولانی، سرانجام هر دو هواپیما در فرودگاه بایکونور به زمین نشستند. شرایط آب و هوایی آنجا نیز چیزی از شهر مسکو کم نداشت. هر دو گروه از صبحگاه روز بعد، آخرین آموزش و تمرینها را آغاز کردند.
مسابقهای برای فتح ماه
سایوز-4 در حال نزدیک شدن به سایوز-5آن سال نوی میلادی در حالی آغاز شد که سرنشینان ناو آمریکایی آپولو ـ 8، تولد حضرت مسیح را در مدار ماه جشن گرفتند. این نخستین سفر انسان به مرزهایی فراتر از مدار اطراف زمین به شمار میرفت. دنیا با علاقه به مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت مینگریست. آمریکا تصمیم داشت بزودی اولین سفینه سرنشیندار را بر سطح ماه بنشاند.
با توجه به مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت آن زمان، همه در انتظار کار مهمی از طرف مقابل یعنی شوروی بودند، اما برخلاف انتظار همه، دو هفتهای بعد از آغاز سال نوی میلادی، رسانههای شوروی خبر پرتاب سایوز 4 با یک سرنشین را اعلام کردند. این ناو با ولادیمیر شاتالف راهی مدار زمین شد. اطلاعیهها مثل همیشه تنها اطلاعاتی معمولی را به مردم میدادند. به طور مثال اعلام کردند شاتالف در اولین دور به بررسی سامانههای سفینه و راهاندازی دستگاه ارتباط تلویزنی پرداخته است! مطلبی تکراری و بیاهمیت که چندان قابل توجه نبود، اما پس از آن که روز بعد، دنیا خبردار شد ناو دیگری با 3 سرنشین راهی مدار زمین شده، همه میدانستند اتفاق هیجانانگیزی در حال انجام است.
اطلاعیههای بعدی نشان داد که واقعا عملیات جدیدی در حال وقوع است: سایوز 5 ششمین دور خود را بر گرد زمین زده بود که شاتالف سوار بر سایوز 4 موفق به دیدن آن شد و بلافاصله ارتباط بین دو ناو برقرار گردید. سایوز ـ 5 با سه سرنشین از فاصله 6 کیلومتری به تعقیب کپسول فضایی شاتالف پرداخت. سامانه جستجو و الحاق به کار افتاد و 2 ناو را تا فاصله یکصد متری به هم نزدیک کرد، سپس شاتالف هدایت سفینه را به دست گرفته آن را به سایوز ـ 5 نزدیک کرده و بالاخره دو ناو را به هم متصل کرد. این نخستین اتصال دو ناو سرنشیندار در فضا بود، اما این همه ماجرا نبود!
راهپیمایی فضایی برای انتقال از سایوز-5 به سایوز-4پس از اتصال دو ناو که از بخش مداری به هم قفل شده بودند، خرونف و یلیسیف داخل قسمت مداری رفته و لباس ویژه راهپیمایی را پوشیدند و با باز کردن دریچه آن، به فضای آزاد راه یافتند. دو کیهان?نورد یک ساعت و 27 دقیقه پس از الحاق، سایوز 5 را ترک کرده و به یک راهپیمایی 37 دقیقهای اقدام کردند و با استفاده از دستگیرههای ویژه نصب شده روی دو سفینه خود را به سایوز 4 رساندند، دریچه بخش مداری را باز و به داخل آن رفتند.
باز و بسته شدن دریچهها در هر دو سفینه به طور خودکار انجام گرفت و زمانی که خرونف و یلیسیف، سایوزـ5 را ترک کردند دریچه مربوط به آن بسته شد و در ورودی به سایوزـ4 در زمان لازم باز شد و دو فضانورد پس از ورود، دریچه را بسته و هوای داخل ناو را تنظیم کردند، سپس شاتالف از بخش فرودی کپسول فضایی سایوز به دیدار آنان شتافت. این نخستین جابهجایی فضایی جهان بهشمار میرود. دو ناو کیهانی سایوز پس از حدود 4 ساعت و 35 دقیقه پرواز مشترک از یکدیگر جدا شدند.
عملیات پهلوگیری و اتصال در فضا
برای اتصال دو ناو کیهانی سایوز به یکدیگر در فضا باید ماژول اتصال یکی از دو ناو? نر و دیگری ماده طراحی میشد. ناو کیهانی با ماژول اتصال نر به ناو فعال یا اتصال دهنده و ناو کیهانی با ماژول اتصالی ماده به ناو منفعل یا پذیرنده اتصال تبدیل میشد.
عملیات پهلوگیری و اتصال دو ناو سایوز در مدار زمین
به این ترتیب که میله اتصالی ناو کیهانی نر (نمونه سمت راست تصویر) با سنسورهایی که به انتهای آن وصل شده بود مانند یک جوی استیک (دسته بازی) عمل میکرد و به محض برخورد با دهانه ماژول ماده? کنترل موتورهای کوچک کنترل کننده وضعیت ناو فعال را در دست میگرفت و با فشار دادن خود به داخل ناو ماده? تلاش میکرد تا عملیات اتصال نهایی یا قفل شدن زبانه نرینگی در حفره ماژول ماده را با روشن و خاموش کردن موتورها و راندن خود به سمت ناو ماده و در مسیر درست به سرانجام برساند.
در انتها و زمانی که هر دو ناو به هم متصل میشدند? سیستمهای کنترلی دو ناو توسط 6 عدد زبانه الکتریکی دور رینگ اتصالی به هم وصل می شد و ناو فعال (نا با ماژول اتصالی نر) از آن به بعد کنترل موتورهای ناو ماده را نیز در دست میگرفت تا از هرگونه اختلال در تصمیمگیری مجزا و جداگانه کامپیوترهای فضایی دو ناو جلوگیری کند.
سایوزـ4 نهایتا در روز هفدهم ژانویه? پس از اتمام ماموریتی که با یک سرنشین آغاز شده بود و حالا با سه فضانورد پایان میگرفت? در 40 کیلومتری شمال غربی قرقنده فرود آمد. اماوالینف پرواز خود را آن روز نیز ادامه داد و قرار شد روز بعد فرود آید، فرودی که به راحتی صورت نگرفت.
در زمان بازگشت سایوز-5 به زمین، بخش فرودی از قسمت مداری جدا نشد و ناو کیهانی، در حالی که دیوانهوار به دور خود میچرخید به شکل وارونه وارد جو زمین شد. این موضوع بسیار خطرناک بود چرا که اصطکاک بسیار زیاد کپسول با جو زمین در حالی که عایق در سوی دیگر ناو قرار داشت میتوانست باعث ذوبشدن سفینه و مرگ کیهاننورد شود.چرخش مرگآور سفینه تا زمانی که تسمههای اتصال بخش فرودی و مداری نسوخته بود، ادامه داشت، اما آنها سرانجام ذوب شدند و قسمت مداری، چنگالهایش را از بخش فرودی برداشت.
در ارتفاع 10 کیلومتری سامانه چتر نجات به کار افتاد، اما ناگهان طنابها شروع به چرخیدن کردند و به دور هم پیچیدند و یک دسته شدند. خوشبختانه حرکت دورانی سفینه و پیچیدگی طنابها در دو جهت مخالف بود و به همین دلیل چتر باز شد، اما بعد از باز شدن هم چرخش ناو ادامه داشت و در نتیجه فرود خیلی محکم صورت گرفت. ضربه به شانه و سر والینف وارد شد.
این ضربه بقدری شدید بود که یکی از دندانهای بالایش را شکست، اما به هر حال او زنده به زمین بازگشت. اگر فکر میکنید ماجرای این سفر تاریخی با فرود هر چهار کیهاننورد به خوبی و خوشی پایان گرفته است، سخت در اشتباهید.
نمونهای از ماژول اتصال که نقش اتصال پذیر (ماده در برابر نر) را بر عهده داشته استفرود سایوزـ5 پایان ماجرا نبود! طبق رسم آن زمان، کیهاننوردان پس از بازگشت به مسکو، در فرودگاه مورد استقبال رهبران سیاسی قرار میگرفتند و سپس همراه با آنان از میان مردم صف کشیده در خیابان، به کرملین میرفتند تا در طی یک مراسم رسمی، مدال شجاعت بگیرند.
ماشین حامل کیهاننوردان سایوز 4 و 5 در نزدیکی در ورودی کاخ کرملین هدف تیراندازی فردی قرار گرفت که میخواست در حقیقت برژنف را ترور کند، اما به اشتباه به ماشین کیهاننوردان شلیک کرد.شیشه سمت چپ بر اثر اصابت گلوله خرد شد و یک گلوله هم مستقیماً به سر راننده اصابت کرد. اتومبیل همچنان که به جلو میرفت، چند بار به سمت چپ و راست متمایل و سپس متوقف شد و در سرازیری خیابان شروع به عقب رفتن کرد. بالاخره مامور امنیتیای که در اتومبیل فضانوردان بود، ترمزدستی را کشید و خودرو را متوقف کرد.
به این ترتیب چهار کیهاننورد توانستند خود را برای مراسم رسمی دریافت مدال، سالم به کرملین برسانند در حالی که طی پرواز خود، دو واقعه مهم نخستین اتصال دو ناو سرنشیندار و نخستین جابهجایی کیهاننوردان در مدار زمین را با موفقیت انجام داده بودند. این سفر پر ماجرا که در طی آن دو بار نزدیک بود زندگی فضانوردان شرکت کننده در آن به خطر بیافتد? یک نقطه عطف واقعی دربرنامههای فضایی اتحاد جماهیر شوروی سابق و شاید دنیا بوده است.
اتصال در فضا
اولین اتصال دو فضاپیمای سرنشیندار و اولین جابجایی فضانوردان از یک ناو به دیگری میتوانست سرآغاز یک برنامه فضایی عظیم روسی به مقصد ماه باشد و شاید راه را برای ماموریتهای جسورانهتری در آینده باز میکرد. اما قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ بر سطح خاکستری و به ظاهر مرده ماه? همه این آینده روسی را با یک ماجراجویی کابویی عوض کرد تا برای همیشه به مسابقه بزرگ فضایی بین دو ابرقدرت آن زمان جهان پایان داده شود.
داستان کشف و فتح فضا به دست انسان? سرشار از لحظات تلخ و شیرین بسیاری است. داستانی که مطالعه فرمودید یکی از نمونههای فراوان تاریخ کیهاننوردی است که عبرتهای فراوانی در خود نهفته دارد. ورود کشور اهوراییمان? ایران به باشگاه فضایی دنیا و دستاوردهای فضایی پیاپی مهندسان ایرانی در عرصه بیهمتای دانش و فناوری فضایی، نشان از نگاه جدید فرزندان کوروش به آسمان بالای سر خود دارد. این راه? مسیری است سخت و پر دست انداز و بیشک مطالعه تجربه سایر ملتها و پرهیز از هزینههایی که برای فتح فضا پرداختهاند? باعث خواهد شد تا ما از مسیری هموارتر سفر طولانی خود به ماورای جو زمین را آغاز کنیم. اختراع چرخ? کار بیهودهای است.